تأثیر اختلافات والدین بر فرزندان فراتر از لحظههای مشاجره است و مستقیماً بر احساس امنیت، اعتمادبهنفس و سلامت روان آنها اثر میگذارد. ریشه اختلافات خانوادگی، عدم مهارت در گفتوگو، نداشتن درک متقابل و حلنشدن مسائل قبلی است که به مرور به تنشهای مداوم تبدیل میشود. بچههایی که در چنین محیطهای پرتنشی رشد میکنند، اغلب دچار اضطراب، پرخاشگری یا گوشهگیری میشوند و در بزرگسالی هم با مشکلاتی مثل افسردگی، بیاعتمادی و اختلال در روابط عاطفی دستوپنجه نرم میکنند. اما با کمی تغییر در رفتار والدین؛ مثل بحث نکردن جلوی بچهها، اطمینان دادن به آنها و تمرین گفتوگو بهجای فریاد، میتوان این آسیبها را به حداقل رساند. فرزندان نیاز به امنیت و عشق دارند؛ اگر اینها را داشته باشند، حتی سختترین اختلافها هم نمیتواند مانع رشد سالم آنها شود. یادمان باشد: اختلاف اجتنابناپذیر است، اما نحوه مدیریت آن تعیینکننده است.
تأثیر اختلافات والدین بر فرزندان
اختلاف نظر میان اعضای خانواده و پدر و مادر امری طبیعی و اجتنابناپذیر است؛ اما زمانی که این اختلافها به مشاجرات مداوم و تنشهای شدید منجر میشود، پیامدهای نامطلوبی برای فرزندان به همراه خواهد داشت. کودکانی که در چنین محیطهایی رشد میکنند، حتی در سنین پایین که درک محدودتری از مسائل دارند، عمیقاً تحت تأثیر قرار میگیرند. اختلافات والدین تأثیرات روحی و روانی بسیار زیادی بر فرزندان دارد. این تأثیرات را بهتر بشناسیم:
اثرات روانی اختلافات والدین بر فرزندان (تهدید سلامت روان فرزندان)
وقتی اختلافات والدین به مشاجرههای مداوم و تنشهای شدید تبدیل میشود، اثرات روانی عمیقی بر فرزندان میگذارد. کودکان در چنین محیطهایی احساس امنیت خود را از دست میدهند و با اضطرابهای مداوم مواجه میشوند. خانه باید مأمنی امن و آرام برای کودکان باشد، اما وقتی این محیط به میدان تنش و دعوا تبدیل شود، ذهن کودک همیشه در حالت آمادهباش باقی میماند.
تأثیرات روانی اختلافات والدین بر فرزندان:
۱. اضطراب و استرس مداوم
اختلافات خانوادگی موجب ایجاد ترس دائمی در ذهن کودک میشود. اضطراب ناشی از اختلافات والدین به صورت کابوسهای شبانه یا ترس از جدایی والدین بروز پیدا می کند. کودکی که بهطور دائم از اتفاقات آینده میترسد و حتی هنگام بازی کردن هم ناآرام به نظر میرسد، نمونهای از تأثیر این اختلافات است.
۲. کاهش اعتمادبهنفس و احساس بیارزشی
بچهها در مواجهه با اختلافات والدین تصور میکنند که خودشان مقصر این مشاجرات هستند. باور غلط باعث کاهش اعتمادبهنفس آنها و ایجاد احساس بیارزشی میشود. این دسته از کودکان به دلیل مشاجرات و اختلافات والدین از دوستان خود فاصله میگیرد و دچار افت در عملکرد تحصیلی میشوند،
۳. اختلالات خواب و مشکلات جسمی
استرس ناشی از اختلافات والدین خواب کودکان را مختل می کند و به مشکلات جسمی مانند سردردهای عصبی، مشکلات گوارشی و شبادراری منجر می شود.
بچه هایی که در خانه هایی که مدام در حال مشاجره هستند بزرگ می شوند بهطور مداوم از درد معده شکایت میکنند یا نمیتوانند بهخوبی بخوابند.
۴. پرخاشگری یا انزوا
اختلافات و مشاجرات والدین منجر به رفتارهای ناهنجار در کودکان می شود. در چنین محیط هایی کودکان پرخاشگر میشوند و رفتارهای تهاجمی از خود نشان میدهند، در حالی که برخی دیگر منزوی و گوشهگیر میشوند. این دسته از بچه ها در مدرسه بهصورت ناگهانی رفتارهای خشن از خود نشان میدهد یا از جمع همسالان کنارهگیری میکنند.
۵. افزایش خطر ابتلا به افسردگی و اضطراب در بزرگسالی
تأثیر اختلاف والدین بر فرزندان فقط به دوران کودکی محدود نمیشود و میتواند تا بزرگسالی ادامه داشته باشد. کودکانی که در چنین محیطهایی بزرگ میشوند، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب قرار دارند و ممکن است در برقراری روابط عاطفی سالم دچار مشکل شوند.
مثال: بزرگسالی که نمیتواند به دیگران اعتماد کند یا از ایجاد روابط نزدیک با دیگران میترسد، معمولاً ریشه این مشکلات را در اختلافات خانوادگی دوران کودکی خود مییابد.
۲. اثرات رفتاری (تغییرات رفتاری نامطلوب)
مشاجرات والدین تأثیرات فوری بر رفتار فرزندان دارد. کودکانی که در محیط های پرتنش هستند در واکنش به اختلافات والدین رفتارهای متفاوتی از خود نشان می دهند. برخی به رفتارهای پرخاشگرانه روی میآورند و برخی دیگر به انزوا و گوشهگیری پناه میبرند. تغییرات رفتاری که بر روابط اجتماعی و موفقیت تحصیلی کودکان تأثیرات منفی زیادی دارد. از جمله رفتارهای شایع در این کودکان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
پرخاشگری: کودکانی که دائماً شاهد تنش و مشاجره والدین هستند، ممکن است پرخاشگر شوند؛ زیرا از مشاهده والدین خود میآموزند که مشکلات را از طریق رفتارهای تند و خشونتآمیز حل کنند.
گوشهگیری: گروهی دیگر از کودکان، بهدلیل احساس ناامنی شدید، از تعامل با دیگران پرهیز کرده و به انزوا روی میآورند.
افت تحصیلی: ذهن این کودکان بهطور مداوم درگیر تنشهای خانوادگی است و به همین دلیل نمیتوانند بر تکالیف درسی خود تمرکز کنند. در نتیجه، عملکرد تحصیلی آنان بهشدت کاهش مییابد.
۳. اثرات بلندمدت (پیامدهای پایدار در بزرگسالی)
تأثیر اختلافات والدین بر فرزندان محدود به دوران کودکی و نوجوانی نیست؛ این آثار تا سالهای بزرگسالی نیز ادامه خواهد داشت. کودکانی که در محیط پرتنش و همراه با اختلاف بزرگ می شوند در آینده با مشکلات عدیدهای در زمینه روابط عاطفی، اعتماد به دیگران و سلامت روان مواجه می شوند. برخی از پیامدهای بلندمدت اختلافات والدین بر فرزندان عبارتاند از:
مشکلات در برقراری روابط عاطفی: فرزندانی که در محیطهای پرتنش رشد کردهاند، در بزرگسالی نمیتوانند بهراحتی روابط سالم و پایدار برقرار کنند. آنها اغلب از ایجاد صمیمیت و نزدیکی با دیگران هراس دارند؛ زیرا الگوی روابط برای آنان همواره همراه با مشاجره و تنش بوده است.
افسردگی و اضطراب مزمن: قرار گرفتن در معرض تنشهای مداوم دوران کودکی، این افراد را بهطور قابل توجهی در معرض ابتلا به اختلالات روانی نظیر افسردگی و اضطراب قرار میدهد.
بیاعتمادی به دیگران: این کودکان در بزرگسالی ممکن است به دیگران، بهویژه به همسر یا شریک عاطفی خود، بیاعتماد باشند؛ چراکه روابط نزدیک را همواره همراه با رنج و ناامنی تجربه کردهاند.
راهکارهایی برای کاهش تأثیرات منفی اختلافات والدین بر فرزندان
هیچ خانوادهای از اختلاف خالی نیست. زندگی پر از لحظههایی است که والدین نظرات متفاوتی دارند، شاید حتی به نقطهای برسند که نتوانند صدای یکدیگر را تحمل کنند. اما نکته اینجاست: اختلاف همیشه بد نیست؛ آنچه اهمیت دارد، نحوه مدیریت این اختلافها است. والدین میتوانند اختلافات خود را طوری حل کنند که کمترین آسیب به فرزندان وارد شود. در ادامه، چند راهکار اساسی و مهم برای کاهش تأثیرات منفی اختلافات والدین را با زبانی ساده و علمی بررسی میکنیم.
۱. بحث در حضور فرزندان ممنوع!
کودکان مثل آینهاند؛ هرچه ببینند، بازتاب میدهند. وقتی والدین جلوی فرزندان دعوا میکنند، بچهها احساس ناامنی میکنند و نمیدانند چطور باید با این شرایط کنار بیایند.
چه باید کرد؟
اگر اختلافی پیش آمد، سعی کنید بحث را به زمانی موکول کنید که بچهها حضور ندارند. در حضور آنها، حتی اگر مخالفید، آرام و محترمانه برخورد کنید.
۲. به فرزندان اطمینان دهید که دعوا به آنها ربطی ندارد
یکی از رایجترین فکرهای کودکان این است که «حتماً من مقصر این دعوا هستم». این احساس گناه باعث اضطراب و کاهش اعتمادبهنفس در آنها میشود.
چه باید کرد؟
بعد از هر مشاجره، با زبانی ساده به فرزندتان بگویید که این اختلافها مربوط به مسائل بزرگترهاست و او هیچ نقشی در آن ندارد. به او اطمینان دهید که شما همچنان او را دوست دارید و مراقبش هستید.
۳. مهارت گوش دادن فعال را تمرین کنید
بسیاری از اختلافات به این دلیل شدت میگیرند که یکی از طرفین حس میکند شنیده نمیشود. گوش دادن فعال به معنی این است که بدون قضاوت به حرفهای طرف مقابل گوش دهیم و نشان دهیم که متوجه احساسات او هستیم.
چه باید کرد؟
در لحظات تنش، به جای واکنش سریع، چند ثانیه مکث کنید و با آرامش به حرفهای طرف مقابل گوش دهید. این کار هم شدت اختلاف را کم میکند و هم به فرزندان نشان میدهد که میتوان اختلافها را بدون فریاد حل کرد.
۴. جلوی فرزندان از همدیگر بدگویی نکنید
وقتی والدین در حضور فرزندان از یکدیگر بدگویی میکنند، کودک احساس میکند باید یکی را انتخاب کند. این دوگانگی عاطفی برایش سنگین و آسیبزننده است.
چه باید کرد؟
هرچقدر هم که از همسر خود ناراحت هستید، جلوی فرزندان احترام او را حفظ کنید. فرزندتان نیاز دارد هر دو والدین را دوست داشته باشد و به آنها اعتماد کند.
۵. از مشاور خانواده کمک بگیرید
گاهی اوقات، اختلافات به قدری پیچیده و ریشهدار است که به تنهایی نمیتوان آنها را حل کرد. کمک گرفتن از یک مشاور حرفهای نهتنها به حل مشکلات کمک میکند، بلکه به شما میآموزد که چطور در شرایط تنشآمیز با آرامش بیشتری رفتار کنید.
چه باید کرد؟
اگر احساس میکنید اختلافاتتان از کنترل خارج شده، بدون خجالت و تعلل از یک مشاور خانواده یا روانشناس کمک بگیرید. این کار نه نشانه ضعف، بلکه نشانه اهمیت دادن به سلامت خانواده است.
۶. به فرزندان عشق و امنیت بدهید
فرزندان در هر شرایطی نیاز دارند که از عشق والدین مطمئن باشند. اگر بدانند حتی در روزهای سخت و پرتنش هم والدینشان دوستشان دارند و به فکرشان هستند، بسیاری از اثرات منفی اختلافات کاهش پیدا میکند.
چه باید کرد؟
هر روز زمانی را به فرزندتان اختصاص دهید. با او صحبت کنید، بازی کنید و نشان دهید که او برایتان مهم است. این کار به کودک احساس امنیت میدهد و او را از آسیبهای روانی اختلافات دور میکند.
۷. به جای برنده شدن، به دنبال راهحل باشید
خیلی از اوقات، والدین به جای اینکه به دنبال حل مسئله باشند، تلاش میکنند در مشاجره «برنده» شوند. این طرز فکر به اختلافات دامن میزند و آنها را پیچیدهتر میکند.
چه باید کرد؟
در هر اختلاف، به جای اینکه روی حقانیت خود پافشاری کنید، به دنبال راهحلی باشید که هر دو طرف را تا حدی راضی کند. این طرز برخورد به فرزندان هم یاد میدهد که حل اختلاف با همکاری بهتر از رقابت است.